بکار گیری سبکی رایج در آمریکا در زمینه داستان به نام (دخالت نویسنده در متن) توسط شهریار مندنی پور در رمان (سانسور یک داستان عاشقانه ایرانی) و مورد اقبال واقع شدن آن در سطح آمریکا:
شهریار مندنی پور :
در مجله ها و روزنامه های ایرانی و اینجا و آنجا نوشته می شود که شهریار مندنی پور رمان (سانسور یک داستان عاشقانه ایرانی) را به زبانی نوشته است که خواننده غربی آن را می فهمد،
که به نظر من این کاملا غلط است. چرا که نویسنده، نویسنده است، داستانش را به زبانی می نویسد که زبان داستان است، فرقی نمی کند فارسی باشد، لهستانی باشد، انگلیسی باشد یا هر چیز دیگری... این تجربه به من ثابت کرده است که نویسنده اگر بتواند به زبان داستان، داستانش را بنویسد، قابل ترجمه خواهد بود و خواننده هم خواهد فهمید.
نظر حسین نوش آذر منتقد ادبی در رابطه با این رمان :
شهریار مندنی پور با تکیه به یک شیوه داستان نویسی در آمریکا موفق شد در جهان خودش را عرضه کند، او در رمان(سانسور یک داستان عاشقانه ایرانی) که به نظر من در طی سی سال گذشته یکی از موفقترین آثار منتشر شده از ادبیات معاصر ایران است، نشان داد برای اینکه ما ادبیاتمان را به جهانیان عرضه کنیم، این مهم، در مرحله نخست این نیست که خودمان باشیم، بلکه آن محتوای مورد نظرمان را باید با یک لباسی به جهانیان عرضه کنیم که برای مردم دنیا آشنا باشد و بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند، هدف مردم از خریدن یک کتاب داستان در وهله نخست این نیست که بدانند نویسنده ایرانی چقدر هنرمند است، بلکه می خواهند با دنیای انسان ایرانی آشنا شوند. و برای اینکه چنین ارتباطی برقرار شود، خواه ناخواه ما باید در نوع عرضه محتوای ذهنمان قدری تجدید نظر کنیم و مندنی پور از طریق تکیه بر ادبیات آمریکا توانسته این کار را انجام دهد. و منظورم این است که به هر حال ادبیات معاصر جهان دو سوی عمده دارد که غالب اند، یکی ادبیات اروپای مرکزی از جمله فرانسه و آلمان و یکی ادبیات آمریکای شمالی و مهمترین آن ادبیات ایالت متحده آمریکا و مهمترین سبکی که الان در ادبیات ایالت متحده از دهه هشتاد وجود دارد و سبک غالب است، سبکی است به نام دخالت نویسنده در متن و مندنی پور با هوشیاری توانسته این سبک را بشناسد، اما محتوای ایرانی خودش را در این غالب و لباس ارائه دهد.
عالی
پاسخحذف