- آقای تولستوی، رازمند بارتلت در کتابش می نویسد اگر مردم می خواهند، بفهمند در گذشته چه رخ داده است، باید داستانهای کلاسیک را بخوانند، شما با این موافقید ؟
ایوان تولستوی، من موافقم اما می دانید، در همه تاریخ بشریت هیچ پیشرفتی در فکر کردن انسان رخ نداده است. پیشرفت در فن آوری داشته ایم اما در حوزه اخلاقیات و حتی هنر پیشرفت ویژه ای نداشته ایم، بله مردم اشکال جدیدی ابداع می کنند، اما آیا این پیشرفت است؟ پیشرفتی واقعی؟
شما چه لئو تولستوی را بخوانید چه نخوانید به عنوان فردی تحصیل کرده و با اخلاق رشد خواهید کرد و اتفاقا فرد جالبی هم خواهید شد، حتی نابغه، به این فکر کنید که ویلیام شکسپیر هرگز تولستوی نخوانده بود اما او انسان بزرگی است. شاید یکی از بزرگترین ها! پلاتو یا آریستتول هم تولستوی را نخوانده بودند. آنها هرگز شکسپیر را هم نخوانده بودند. ولی آنها انسانهای بزرگی هستند. اگر پلاتو را بخوانیم مطمئنا شخص دیگری خواهیم شد و لبریز از ایده آل ها و الهاماتش می شویم. هیچ نیازی نیست که صد در صد نوشته های تولستوی را بخوانیم. می توانید از نویسندگان دیگر هم بخوانید. اما اگر نوشته ها را عمیق بخوانید وعمیق درموردشان فکر کنید، حتما فرد و خواننده خوشحالی خواهید بود.
من تولستوی را بالای فهرست نویسندگان قرار نمی دهم چرا که راه های زیادی برای نزدیک شدن به حقیقت وجود دارد و تولستوی تنها راه نیست. همانطور که شکسپیر نمی تواند راه گشا باشد یا اصلا هر اسمی که شما دوست دارید. تولستوی شاید کوتاه ترین راه برای رسیدن به حقیقت باشد یا شکسپیر یا داستایوفسکی... اما راه های زیادی وجود دارند و من به هیچ وجه تاکیدی ندارم که هر کسی باید تولستوی بخواند. برای من شاید راه خوبی باشد اما برای شما شاید راه دیگری بهترین راه رسیدن به حقیقت باشد. حقیقت تنها محدود به عده ای نسان نابغه در جهان نیست.حقیقت همه جا هست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر